مورخ ۲۸/۳/۱۳۷۷
حضور محترم جناب آقای دکتر محمد رحیمیان، معاون پژوهشی دانشگاه تهران
باعرض احترام، بدین وسیله تقاضا مینماید: در صورت اقتضی، جهت تصویب اساسنامه «مرکز اسناد و اثار دانشگاهی» که در تیرماه امسال، دقیقا ۵ سال از طرح و موافقت آن در شورای دانشگاه تهران میگذرد، اقدام مقتضی مبذول فرمائید.
خاطر شریف بخوبی مستحضر است که شورای دانشگاه تهران، در جلسه مورخ سهشنبه ۱۵/۴/۱۳۷۲ به منظور بحث پیرامون آینده این محل (دانشکده علوم اجتماعی سابق، دانشسرایعالی و دانشکده ادبیات اسبق) تشکیل گردید، و در ان جلسه ضمن تائید نام «باغ نگارستان» (نام نخست این مکان که در کتابهای تاریخی و فرهنگها، به آن مشهور و معروف است) مقرر گردید که مقدمات تاسیس «مرکز اسناد و آثار دانشگاهی» فراهم گردد. و هر دانشکدهای بتواند با آرشیوکردن و عرضه داشتن سندها، برنامهها، مقررات، نامهها، پژوهشها و آثار استادان، سیر تحولی خود را از آغاز تا زمان حاضر نشان دهد.
در پی این موافقت، اساسنامهای با مشورت و راهنمائی صاحب نظران تهیه گردید، و دانشگاه پس از بررسی، انرا طی نامه شماره ۲۶۷۸۰/۱۱۰ مورخ ۱۴/۷/۷۲ به دفتر گسترش آموزش عالی ارسال داشت.
تصویب این اساسنامه، با مکاتبهای مجدد و تاکید بر پژوهشیبودن این مرکز (فتوکپی نامهها پیوست است)، میرفت که به تصویب و تائید نهائی دفتر گسترش برسد، که از بخت بد این مرکز، با تغییر وزیر فرهنگ و آموزش عالی، و تغییر رئیس دانشگاه تهران، متوقف گردید و پرونده کار همچنان مسکوت مانده است.
در زمان ریاست جناب آقای دکتر افروز، اقدامها در جهت واگذاری ساختمان به سازمان برنامه، نیز بود. در جلسه شواری دانشگاه مورخ ۱۱/۸/۷۲، ایشان اظهار داشتند: «… آقای زنجانی رئیس سازمان برنامه، مایلند از اینجا به عنوان فضای آموزشی استفاده کنند …» که با مخالفت عدهای از اعضاء شورا، بویژه مخالفت استاد دکتر شهیدی همراه بود. (نقل از صورتجلسه شورا) و نیز پیشنهادهای دیگر، که جامه عمل نپوشید.
در زمان ریاست جناب آقای دکتر عارف نیز این جانب در دو نامه (از مجموعه ۸ نامه که در مورد باغ نگارستان به حضورشان نوشتهام[۱])، در ۲۰ دیماه ۱۳۷۳ و ۲۵/۶/۷۴، تقاضای اقدام جهت تصویب اساسنامه مرکز نمودم، که متاسفانه، اقدامینشد و همچنان متوقف مانده است.
ماجرای تعمیر، تخریب، بازسازی و نوسازی بناهای باغ نگارستان، و طرح و «پروژه عظیم، و مدیریتها و نظارتهای مالی، : خود، مثنوی هفتاد من کاغذ شود». و خوشبختانه، فعلاً به اندازهای که بتوان مقدمات کار مرکز اسناد و آثار دانشگاهی را آغاز کرد. ساختمان شمالی باغ (کهنترین قسمت، که به علت پیداشدن یک زیرزمینی در زیر آن، که میتواند محل قتل قائم مقام باشد، به «ساختمان قائم مقام» معروف گردیده) تعمیر شده و آماده است. بیگمان، جمعآوری، تنظیم و نگهداری اسناد و آثار دانشگاهی، آینه سیرتحولی و معرف و شناسنامه «هویت» دانشگاه تهران ـ و به بیان بهتر، دانشگاه در ایران ـ خواهد بود.
روز سهشنبه ۸ اردیبهشت امسال، یک دانشجوی آلمانی ـ که زبان فارسی را خوب میدانست ـ و پایان نامهاش در آلمان (پایاننامه دکتری) سیرتحولی آموزش دانشگاهی در ایران است، به باغ نگارستان آمده بود، که «مرکز اسناد و آثار دانشگاهی» دانشگاه تهران ـ که نامش را شنیده بود ـ او را راهنمائی کند. شما بخوبی میتوانید، درجه شرمندگی و ناراحتی مرا حدس بزنید.
بدیهی است رونق مرکز اسناد و آثار دانشگاهی، و تشکیل کانون یا انجمن استادان بازنشسته دانشگاه تهران، در صورت توجه دانشگاه به «نخستین مرکز عالی در ایران» ـ شیوهای که در بسیاری از کشورها و دانشگاههای معروف جهان عمل میشود ـ و تشکیل شورای دانشگاه و هیأت ممیز و برخی از سمینارهای تخصصی و باغ نگارستان است.
با پوزش از این تصدیع و سپاس و احترام
محمود روحالامینی
[۱] – فتوکپی دو نامه از آن مجموعه به پیوست تقدیم میگردد.